زمینه و هدف: در دنیای پرتنش کنونی، بررسی اختلالات روانی اهمیت ویژهای دارد و دو اختلال افسردگی و وسواس فکری-عملی در تاریخچهٔ طولانی خود بهعلت پیامدهای ناگوار و شیوع فراوان، همواره مدنظر بودهاند؛ ازاینرو هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروهدرمانی با رویکرد شناختی-رفتاری و رواننمایشگری بر کاهش علائم افسردگی و وسواس فکری-عملی در زنان مبتلا به افسردگی و وسواس فکری-عملی ۳۰تا۴۰ساله بود.
روش بررسی: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی زنان مبتلا به افسردگی و وسواس فکری-عملی مراجعهکننده به کلینیکهای مشاورهای تهران در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند. از بین آنها ۳۶ زن داوطلب واجد شرایط بهصورت دردسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی در سه گروه درمان شناختی-رفتاری، درمان رواننمایشگری و گواه قرار گرفتند (هر گروه دوازده نفر). جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامهٔ افسردگی بک (بک و همکاران، ۱۹۶۱) و مقیاس وسواس فکری-عملی ییل-براون (گودمن و همکاران، ۱۹۸۹) صورت گرفت. گروهدرمانی با رویکرد شناختی-رفتاری و رواننمایشگری طی دوازده جلسهٔ نوددقیقهای بهصورت هفتگی، درمجموع بهمدت سه ماه برگزار شد. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیره و آزمون تعقیبی توکی در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۲ تحلیل شد. سطح معناداری آزمونها ۰٫۰۵ بود.
یافتهها: نتایج نشان داد، میانگین نمرات افسردگی و وسواس فکری-عملی در مرحلهٔ پسآزمون بعد از کنترل نمرات پیشآزمون، در دو گروه آزمایش درمقایسه با گروه گواه معنادار بود (۰٫۰۰۱>p). همچنین تفاوت میانگین نمرات بین دو گروه درمان رواننمایشگری و درمان شناختی-رفتاری در افسردگی (۰٫۰۳۳=p) و وسواس فکری-عملی (۰٫۰۴۴=p) معنادار بود؛ بهطوریکه درمان رواننمایشگری بر کاهش افسردگی و درمان شناختی-رفتاری بر کاهش وسواس فکری-عملی اثربخشی بیشتری داشت.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش، دو درمان شناختی-رفتاری و رواننمایشگری بر کاهش علائم افسردگی و وسواس فکری-عملی در زنان مبتلا به افسردگی و وسواس فکری-عملی مؤثر هستند؛ اما در مقام مقایسه، درمان رواننمایشگری اثربخشی بیشتری بر کاهش علائم افسردگی و گروهدرمانی شناختی-رفتاری اثربخشی بیشتری بر کاهش وسواس فکری-عملی دارد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |