1- دانشگاه ازاد اهواز
2- دانشگاه آزاد
چکیده: (200 مشاهده)
زمینه و هدف: سلامت روانی افراد در هر جامعهای، از ضرورت های آن جامعه به شمار میرود و از شاخصهای مهم سلامت روان میزان افسردگی و رضایت از زندگی است. این شاخص های سلامت روانی بویژه در دوره جوانی از اهمیت فزاینده ای برخوردار می شوند. از این رو، پژوهش حاضر باهدف مدلسازی تجارب لذت بخش در رابطه بین کارکرد خانواده با افسردگی و رضایت از زندگی افراد جوان انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، از نوع هبستگی بود که با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری شامل همه جوانان 18 تا 25 سال شهر شیراز بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 300 نفر انتخاب گردید. ابزارهای سنجش شامل مقیاس کارکرد خانواده (اپستاین، بالدوین و بیشاپ، 2007)، مقیاس تجارب لذت بخش (برایانت، 2003)، پرسشنامه سنجش رضایت از زندگی (داینر، ایمونز، لارسن و گریفین، ۱۹۸۵) و مقیاس افسردگی (بک، استر و براون،1996) بود. دادههای جمعآوری شده در دوسطح توصیفی (با استفاده از میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی) و استنباطی (با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار amos-21) مورد تحلیل قرار گرفتند. سطح معنیداری برای تمام آزمونهای آماری مقدار05/0=α بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که کارکردهای خانواده اثر مستقیم و معنادار بر تجارب لذت بخش (001/0P< ،42/0 =β) و رضایت از زندگی (001/0P< ،37/0 =β) داشت. علاوه بر این نتایج بیانگر این بود که تجارب لذت بخش (001/0P< ،33/0 =β) به صورت مستقیم ومعنیدار بر رضایت از زندگی و افسردگی اثر داشتند. در نهایت، نسبت خی دو به درجه آزادی برابر با 91/1، CFI برابر با 98/0، GFI برابر با 96/0، AGFI برابر با 94/0 و RMSEA برابر با 049/0 بود که شاخص های برازش نکویی مدل را نشان دادند.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گیری کرد که تجارب لذت بخش در ارتباط بین کارکرد خانواده با افسردگی و رضایت از زندگی افراد جوان نقش واسطه ای دارند.
کلیدواژه ها: کارکرد خانواده، افسردگی، رضایت از زندگی، تجربیات لذت بخش.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی