زمینه و هدف: ناتوانی یکی از پیامدهای جدی بیماری مالتیپلاسکلروزیس است. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطهٔ فرایندهای چندگانهٔ خودنظمبخشی انسجامی و حس انسجام با سطوح ناتوانی در بیماران مبتلا به مالتیپلاسکلروزیس بود.
روشبررسی: این پژوهش با طرح مقطعی-تحلیلی و از نوع بنیادی بود که در سال ۱۳۹۸ انجام شد. جامعهٔ آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به اماس ساکن تهران و قم بود. نمونۀ آماری ۴۵۲ بیمار ۱۸تا۶۰سالهٔ مبتلا به مالتیپلاسکلروزیس از دو شهر تهران و قم بودند. نمونهها بهصورت دردسترس و با تمهید چندمرکزی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، مقیاس گامهای بیماری طبق تعیین بیمار (لرمونث و همکاران، ۲۰۱۳)، پرسشنامهٔ جهتگیری به زندگی (آنتونوفسکی، ۱۹۸۷)، مقیاس خودشناسی انسجامی (قربانی و همکاران، ۲۰۰۸)، مقیاس مختصر خودمهارگری (تانگنی و همکاران، ۲۰۲۱)، نسخهٔ کوتاه مقیاس شفقت به خود (رایس و همکاران، ۲۰۱۱) و مقیاس بهوشیاری، توجه، آگاهی (براون و رایان، ۲۰۰۳) استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانۀ سلسلهمراتبی در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۴ صورت گرفت. سطح معناداری آزمونهای آماری ۰٫۰۵ درنظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، ناتوانی با معناداری زندگی (۰٫۰۵>p و ۰٫۱۰=r)، خودشناسی انسجامی (۰٫۰۱>p و۰٫۱۳-=r)، خودمهارگری (۰٫۰۱>p و ۰٫۱۲-=r) و شفقت به خود (۰٫۰۵>p و ۰٫۱۲-=r) رابطهٔ معنادار اما ضعیف را نشان داد. در پیشبینی ناتوانی، افزونبر متغیرهای زمینهای سن (۰٫۳۵=β و ۰٫۰۰۱>p) و جنسیت (۰٫۲۴=β و ۰٫۰۰۱>p)، فقط متغیر شفقت به خود (۰٫۱۷-=β و ۰٫۰۰۷=p) توانست نقش پیشبین را ایفا کند.
نتیجهگیری: ناتوانی ناشیاز بیماری مالتیپلاسکلروزیس احتمالاً با کاهش عمدهٔ منابع مقاومت روانی همراه نیست؛ باوجوداین، مطالعات آتی با طرحهای طولی و مداخلاتی بهمنظور بررسی روابط علّیتی و انتفاع بیماران میتوانند فرایندهای خودنظمبخشی انسجامی بهویژه شفقت به خود بیماران را هدف قرار دهند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |