، توکل موسی زاده*1
، سمیه تکلوی1
زمینه و هدف: میزان پدیدهٔ فرار از خانه و بدسرپرستی متأسفانه در سالهای اخیر رشد کرده است و به نگرانی و معضلی اجتماعی تبدیل شده است. هدف این پژوهش مقایسهٔ اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد بر تابآوری دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی بود.
روشبررسی: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون چندگروهی همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی دختران فراری یا بدسرپرست سازمان بهزیستی در مراکز نگهداری شهر تهران در سال ۱۳۹۹ تشکیل دادند. از بین افراد واجد شرایط داوطلب، بهروش نمونهگیری دردسترس شصت نفر وارد مطالعه شدند و بهصورت تصادفی ساده در سه گروه بیستنفری (آموزش معنادرمانی، درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد، گواه) جایگزین شدند. گروه آموزش معنادرمانی براساس بستۀ آموزشی شولنبرگ و همکاران (۲۰۱۰) هشت جلسهٔ نوددقیقهای و گروه درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد براساس بستۀ آموزشی هیز و استروسال (۲۰۰۴) ده جلسهٔ نوددقیقهای، مداخلات درمانی دریافت کردند. گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش در مراحل پیشآزمون و پسآزمون، مقیاس تابآوری کانر-دیویدسون (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳) بود. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی با بهرهگیری از نرمافزار آماری SPSS نسخهٔ ۲۲ در سطح معناداری ۰٫۰۱ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که معنادرمانی و درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد در افزایش تابآوری دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی تأثیر معناداری داشتند (۰٫۰۰۱>p)؛ همچنین بین اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد، در متغیر تابآوری دختران فرار و بدسرپرست تفاوت معناداری مشاهده نشد (۰٫۰۸۲=p).
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش، هم معنادرمانی و هم درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد باتوجه به فرایندها و تکنیکهای آموزشی خود، تأثیر معناداری بر افزایش تابآوری دختران فرار و بدسرپرست دارند.
| بازنشر اطلاعات | |
|
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |