زمینه و هدف: شادکامی، حالتی عاطفی مثبت است که با خشنودی، لذت و خرسندی مشخص میشود و در دخترای فراری و بدسرپرست دستخوش تغییر میشود. هدف این پژوهش مقایسهٔ اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد بر شادکامی دختران فراری و بدسرپرست سازمان بهزیستی بود.
روشبررسی: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون چندگروهی بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی دختران فراری و بدسرپرست سازمان بهزیستی در مراکز نگهداری شهر تهران در نیمۀ اول سال ۱۳۹۹ تشکیل دادند. از بین افراد واجد شرایط داوطلب تعداد شصت نفر بهروش نمونهگیری دردسترس وارد مطالعه شدند. سپس در سه گروه بیستنفری (آموزش معنادرمانی، درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد، گواه) بهصورت تصادفی ساده قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامهٔ شادکامی اکسفورد (آرگیل و همکاران، ۱۹۸۹) بود. صرفاً گروه معنادرمانی در هشت جلسهٔ نوددقیقهای بهصورت هفتگی این درمان را براساس پکیج درمانی/آموزشی معنادرمانی طرح شولنبرگ و همکاران (۲۰۱۰) و گروه درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد در ده جلسهٔ نوددقیقهای بهصورت هفتگی این درمان را براساس پکیج درمانی/آموزشی هیز و استروسال (۲۰۰۴) دریافت کردند. دادهها با آزمونهای کایدو و تحلیل واریانس، روش تحلیل کوواریانس تکمتغیره (آنکوا) و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخهٔ ۲۲ در سطح معناداری ۰٫۰۱ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، بین سه گروه معنادرمانی، درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و گواه در متغیر شادکامی تفاوت معنادار وجود داشت (۰٫۰۰۱>p)؛ بهطوریکه معنادرمانی و درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد موجب افزایش شادکامی در گروههای آزمایش در مقایسه با گروه گواه شدند. همچنین بین میانگین متغیر شادکامی گروه معنادرمانی با گروه درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد تفاوت معناداری وجود داشت (۰٫۰۰۱>p).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش، درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و معنادرمانی، هردو بر شادکامی دختران فراری و بدسرپرست سازمان بهزیستی اثربخشی دارند؛ اما اثربخشی معنادرمانی بر شادکامی این دختران بهطور معناداری بیشتر از درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |