مقالات در دست انتشار
برگشت به فهرست مقالات |
برگشت به فهرست نسخه ها
1- دانشگاه علم و فرهنگ
2- استادیار گروه روانشناسی دانشگاه علم و فرهنگ
2- استادیار گروه روانشناسی دانشگاه علم و فرهنگ
چکیده: (104 مشاهده)
زمینه و هدف: تعیین مکانیسمهای موثر بر روابط زناشویی منجر به حفظ و تحکیم بنیان خانواده میگردد. هدف پژوهش تعیین رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه با اجبار جنسی در روابط صمیمانه با نقش میانجیگر آگاهی جنسی در زنان متاهل شهر تهران بود.
روش بررسی: روش مطالعه توصیفی-تحلیلی و از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهر تهران در سال 1402 بود که 440 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و بطورآنلاین به پرسشنامههای طرحواره یانگ-فرم کوتاه (یانگ، 1999) ، مقیاس اجبار جنسی در روابط صمیمانه (شکلفورد و گوتز ، 2004) و آگاهی جنسی (اسنل، فیشر و میلر، 1991) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری از نوع اثر واسطه ای بوت استرپ با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 صورت گرفت. سطح معنی داری آزمون ها، آلفای 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج بدست آمده از مدل مفهومی 1 نشان داد که اثر غیر مستقیم طرحواره های ناسازگارانه برروی اجبار جنسی در سطح معنی داری کمتر از 05/0 معنی دار حاصل شد (009/0 = p , 04/0 = β). ارتباط طرحواره های ناسازگارانه با آگاهی جنسی (001/0 > p , 23/0- = β) و آگاهی جنسی با اجبار جنسی نیز به صورت منفی حاصل شد (002/0 = p , 18/0 - = β) مسیر مستقیم طرحواره های ناسازگارانه با اجبار جنسی نیز معنی دار حاصل شد (021/0 = p , 13/0 = β) شاخصهای کفایت مدل نیز برای خی-دو به درجه آزادی(80/2)، شاخص برازش افزایشی(95/0)، برازش تطبیقی(95/0)، شاخص نیکویی برازش(95/0)، ریشه میانگین مجذورات تقریب خطا(06/0) و شاخص اصلاح شده برازش(93/0)در سطح مناسب و قابل قبول به دست آمد.
نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، آگاهی جنسی به عنوان یک میانجی نسبی در رابطهی طرحوارههای ناسازگار اولیه با اجبار جنسی در روابط صمیمانه عمل میکند و هشیاری جنسی به عنوان یک میانجی کامل در این رابطه است و همچنین میتوان با افزایش دانش و آگاهی جنسی، اجبارجنسی و آسیبهای روانشناختی را در میان زوجین به ویژه زنان متاهل کاهش داد.
روش بررسی: روش مطالعه توصیفی-تحلیلی و از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهر تهران در سال 1402 بود که 440 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و بطورآنلاین به پرسشنامههای طرحواره یانگ-فرم کوتاه (یانگ، 1999) ، مقیاس اجبار جنسی در روابط صمیمانه (شکلفورد و گوتز ، 2004) و آگاهی جنسی (اسنل، فیشر و میلر، 1991) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری از نوع اثر واسطه ای بوت استرپ با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 صورت گرفت. سطح معنی داری آزمون ها، آلفای 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج بدست آمده از مدل مفهومی 1 نشان داد که اثر غیر مستقیم طرحواره های ناسازگارانه برروی اجبار جنسی در سطح معنی داری کمتر از 05/0 معنی دار حاصل شد (009/0 = p , 04/0 = β). ارتباط طرحواره های ناسازگارانه با آگاهی جنسی (001/0 > p , 23/0- = β) و آگاهی جنسی با اجبار جنسی نیز به صورت منفی حاصل شد (002/0 = p , 18/0 - = β) مسیر مستقیم طرحواره های ناسازگارانه با اجبار جنسی نیز معنی دار حاصل شد (021/0 = p , 13/0 = β) شاخصهای کفایت مدل نیز برای خی-دو به درجه آزادی(80/2)، شاخص برازش افزایشی(95/0)، برازش تطبیقی(95/0)، شاخص نیکویی برازش(95/0)، ریشه میانگین مجذورات تقریب خطا(06/0) و شاخص اصلاح شده برازش(93/0)در سطح مناسب و قابل قبول به دست آمد.
نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، آگاهی جنسی به عنوان یک میانجی نسبی در رابطهی طرحوارههای ناسازگار اولیه با اجبار جنسی در روابط صمیمانه عمل میکند و هشیاری جنسی به عنوان یک میانجی کامل در این رابطه است و همچنین میتوان با افزایش دانش و آگاهی جنسی، اجبارجنسی و آسیبهای روانشناختی را در میان زوجین به ویژه زنان متاهل کاهش داد.
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی
ارسال پیام به نویسنده مسئول
| بازنشر اطلاعات | |
 |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |
