زمینه و هدف: تغییرات تکنولوژی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در تغییر کارکرد اولیۀ ازدواج شامل عشق، محبت و صمیمیت، سازگاری و ناسازگاری بین زن و شوهر، نقش اساسی داشته است. هدف این پژوهش شناخت تجربهٔ مشکلات زوجی در زوجهای در حال متارکهٔ تحت پوشش کمیتهٔ امداد بود.
روشبررسی: این پژوهش در جستوجوی فهم تجربهٔ ذهنی افراد بود و ازاینرو از پژوهش کیفی استفاده شد. استفاده از رویکردی پدیدارشناسی، بررسی عمیق تجربیات ذهنی مشارکتکنندگان را میسر کرد. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی زوجین در حال متارکهٔ تحت پوشش کمیتهٔ امداد در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند. بررسی چهارده نفر از زوجهای کمیتهٔ امداد صورت گرفت و دادهها ازطریق مصاحبهها گردآوری شد. در این روش نرمافزارMAXQDA برای تجزیهوتحلیل دادههای کیفی بهکار رفت.
یافتهها: براساس نتایج، تعداد ۵۷ کد اولیه از میان ۳۷۸ مفهوم شناسایی شد. نتایج حاصل از کدگذاری محوری مشخص کرد، ۵۷ کد اولیه در قالب چهار مقولهٔ روانشناختی و رفتار فردی (مانند نبود اعتمادبهنفس، سوءظن و بیاعتمادی، استرس و نگرانیهای روانی بیشازحد، نداشتن انگیزه و شوق زندگی مشترک، بیبندوباری، سوءاستفاده از مهریه)، مقولهٔ فرهنگیاجتماعی (مانند ازبینرفتن قبح طلاق در جامعه، تفاوتهای شخصیتی، ازدواج در سن کم، حمایتنشدن از سوی خانوادههای زوجین، دعوا و مشاجره، دوستان ناباب، تأثیر منفی رسانه و شبکههای اجتماعی)، مقولهٔ اقتصادی (مانند نبود پشتوانهٔ مالی، سیاستهای حمایتی ضعیف دولت، وجود مشکلات دریافت تسهیلات، کمبودن میزان درآمد) و مقولهٔ مذهبی (مانند پایبندنبودن به اصول اخلاقی و مذهبی، بیاعتقادی و خدانترسی، سستی اعتقادات مذهبی، توکلنکردن به خدا) قرار گرفت.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش نتیجه گرفته میشود، عوامل روانشناختی و رفتار فردی، فرهنگیاجتماعی، اقتصادی و مذهبی بر مشکلات زناشویی در زوجهای در حال متارکهٔ تحت پوشش کمیتهٔ امداد مؤثرند؛ بنابراین با آموزش مدیریت حل تعارض به زوجین در حال متارکه و نهادینهکردن فرهنگ صبر و سازش و استفاده از مراکز مطمئن مشاوره، میتوان دامنهٔ اختلافات و تعارضات را محدود و ایمن کرد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |